معنی انباشته بودن - جستجوی لغت در جدول جو
انباشته بودن
لتتراكم
ادامه...
لِتَتَرَاكَمَ
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به عربی
انباشته بودن
Cumulativeness
ادامه...
Cumulativeness
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
انباشته بودن
cumulativité
ادامه...
cumulativité
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
انباشته بودن
সঞ্চয়
ادامه...
সঞ্চয়
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به بنگالی
انباشته بودن
جمع
ادامه...
جمع
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به اردو
انباشته بودن
birikim
ادامه...
birikim
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
انباشته بودن
kukusanya
ادامه...
kukusanya
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
انباشته بودن
acumulación
ادامه...
acumulación
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
انباشته بودن
Kumulation
ادامه...
Kumulation
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به آلمانی
انباشته بودن
накопичення
ادامه...
накопичення
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
انباشته بودن
kumulacja
ادامه...
kumulacja
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به لهستانی
انباشته بودن
累积
ادامه...
累积
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به چینی
انباشته بودن
acumulação
ادامه...
acumulação
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
انباشته بودن
accumulazione
ادامه...
accumulazione
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
انباشته بودن
accumulatie
ادامه...
accumulatie
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به هلندی
انباشته بودن
накопление
ادامه...
накопление
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به روسی
انباشته بودن
การสะสม
ادامه...
การสะสม
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به تایلندی
انباشته بودن
akumulasi
ادامه...
akumulasi
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
انباشته بودن
संचय
ادامه...
संचय
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به هندی
انباشته بودن
צבירה
ادامه...
צבירה
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به عبری
انباشته بودن
蓄積
ادامه...
蓄積
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
انباشته بودن
축적
ادامه...
축적
تصویر انباشته بودن
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
Heap, Pile
ادامه...
Heap, Pile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
empiler
ادامه...
empiler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
складывать
ادامه...
складывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
aufhäufen, stapeln
ادامه...
aufhäufen, stapeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
складати
ادامه...
складати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
układać w stos
ادامه...
układać w stos
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
堆积
ادامه...
堆积
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
empilhar
ادامه...
empilhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
accumulare, impilare
ادامه...
accumulare, impilare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
apilar
ادامه...
apilar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
opstapelen
ادامه...
opstapelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
กองซ้อน
ادامه...
กองซ้อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر انباشته کردن
انباشته کردن
اَنباشتِه کَردَن
menumpuk
ادامه...
menumpuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی